شب شعر اصناف

شک ندارم

این دلی که می بری

بی نظیرترین دل درین حوالی است

گرچه دور می شود زمن ولی

دل نمی کنم

ازین دلی که می بری

(اتحادیه قصابان اهل دل)

-------------------------------------------

 خانه ای خواهم یافت

آسمانش آبی

خاکهایش همه تیره

رنگ آبش آبی

پنجره رو به هوا

همه چیزش عالی

پر نور

روشنی فکر  هو ا عشق

زمین مال تو است


(اتحادیه املاک صداقت اعتماد عدالت و...)

------------------------------------------------

باران را دوست دارم

بی رحمانه

تگرگ را نیز

اما طوفان بنیان کن

چیز دیگری ست


(اتحادیه تنظیم کنندگان دیش و آنتن )

------------------------------------------

غرق حسادت می شوند

انگشتانم

وقتی سرانگشت باد

 به بازی می گیرد

انبوه ( اندک ) گیسوان ( شویدهای ) تو را


(اتحادیه آرایشگران زن ( مرد ) )


نظرات 12 + ارسال نظر
فرزانه یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:17 ب.ظ http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
و ما از این شب شعر نتیجه می گیریم که قصابان استعداد شعری بالایی دارند

سلام
آره بابا! نیگا به اون سیبیلاشون نکن ! قلبشون اندازه یه گنجیشکه!!

ن.د.ا دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:33 ق.ظ http://bluesky1.persianblog.ir

پست قبلی تو حذف کردی؟
خیلی با حال بود. شما شعر هم می گید؟

بعله! خیر سرمان میخواستیم بگیم متاسفانه چه چیزها که جایگزین چه چیزها شده! دیدیم همه گفتن چقد ناز چقد خوب جووون و...!!!
سپاس.بعله از اتحادیه علافان مقیم مرکز!

مستانه دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:41 ق.ظ http://massi1353.blogfa.com

عالی بودند و نو ... ممنون اول صبحی حس خوبی بود

سپاس ... میشه ۱۰۰ تومن! حس خوبو میگم!!

ابرقدقد دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:42 ق.ظ

ای ول عجب شب شعری
بخصوص اولیه که خیلی باحال بود

سپاس
ای مرفه بی درد! معلومه قصابی زیاد میری!

بی‌خیالی دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 ب.ظ http://bikhiali.persianblog.ir

سلام دوست خوب و عزیز!

خیلی جالب بود. ممنون.
با اجازه وبلاگ نویس محترم، یه چندتا از این اشعار رو با ذکر منبع کپی می‌کنیم.

سلام بر شما
سپاس
وبلاگ نویس محترم؟! کی هست حالا؟ من میشناسمش؟!

مرجان موفرفری چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:56 ب.ظ http://manmarjanam.persianblog.ir

سلام. مرسی اومدی. به نظر من آدم یک بار که به بهشت بره، بعد از اون قدم قدم می ره تا آسمون هفتم

راه برگشتی نیست از بهشت.

سلام
امید که راه رفتی باشد راه برگشت نبود مهم نیست!

ماهی تنگ بلور چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:34 ب.ظ http://www.aboatash.blogsky.com/

داشتم با حس میخوندم آآآآ:))))) قشنگ بود با خنده میخونم خب

حس قشنگ بعلاوه خنده! اگه می شد چی می شد!

سانی چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:56 ب.ظ http://www.saani.blogfa.com

عالی بید!

سپاسگذار بید.

میلاد شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:58 ب.ظ

سلام وبتونو دیدم به نظر من عالىبود شمام یه سر به من بزنیدونظر بدید ممنون

سلام و سپاس
چجوری اونوقت سر بزنم ؟!!

بی سرزمین تر از باد شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:02 ب.ظ http://sdaeidi.persianblog.ir

عارضم خدمت دوستان که سخت نگیرین.خوی قصابام ممکنه گاهی اوقت شعر بگن.خوبمعصوم که نیستن گاهی وقتا یه چیزایی رو بلغور میکنن دیگه.
ولی این بیانه ی آخر رو می پسندم.

بابا! معصوم ها هم نمیتونن اینجوری بلغور کنن!! یک کیلو گوشت چرخ کرده بهت میدن دارای یک گرم گوشت!!

یوسف دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ب.ظ http://hands.persianblog.ir/

طنازی تون منو یاد دوستی انداخت

با اتحادیه تنظیم کنندگان دیش و ماهواره بیشتر از بقیه حال کردم.

رسیدن به خیر!
کدوم دوست ؟! رفیق ناباب که نبوده !!
چشم ما روشن با ماهواره هم که بیشتر حال می کنید!!

سفینه ی غزل چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:15 ق.ظ http://safineyeghazal.persianblog.ir

و من غرق حسادت خواهم شد
اگر زلفکان سیم کشی شده ات را
به دست باد بسپاری
برای خنده ی ریسه ناک کودکان
دلم خواهد پکید!

از کدوم صنف اونوقت ؟ الکتریکیهای اهل دل یا بادبادک فروشهای دلباز؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد