لطیف ها

- میگم این خانومه که رد شد مانتویی بود یا چادری ؟

- !! تو که چشمات نمی بینه ! از کجا فهمیدی زن بود ؟!!

- از بوش

- بو ؟!

- آره دیگه .وقتی یکی رد میشه اگه بوی عطر و ادکلن و کرم و ...بیاد زنه

  اگه بوی سیگار و عرق و دود و جوراب و... بیاد مرده


-----------------------------------------

- واای خدا! انگار همون آدم ۳ سال پیشو می بینم !!

- واااااااااای! نگوووو یعنی اینقد خوب موندم و تکون نخوردم ؟!!!

- نه بابا!! لباساتو می گم !!

----------------------------------------

- خب خانوم! ادله مفصل همسرتونو شنیدین . جواب شما به ایشون و بنده  چیه ؟

- خاموشی. خاموشی جناب قاضی!



دینگ.. بنگ.. دنگ.. تقویم تاریخ !

- دوازده روز پیش در چنین ساعاتی سفارت انگلیس در تهران به اشغال دانشجویان

   خودجوش درآمد.


- در چنین روزی عده ای از آگاهان به عده ای از آقایان گفتند: شما که با انگلیزا سری از هم سوایین ،شما که مذاکرات نیک براونی دارین ، دیگه چرا اشغال و..؟! و جواب شنفتند : دعوای خونوادگیه  شما دخالت نکن!


- در چنین روزی احمد توکلی نماینده تهران گفته بود : ما قانون علیه انگلیس تصویب کردیم

  اما نگفتیم که سفارت را اشغال کنند . آگاهان در آن روزها که هنوز پ ن پ اینقدر خز

  نشده بود به وی گفتند:پ ن پ!می خواستید برای اشغال سفارت هم قانون تصویب کنید!


- در این روز عده ای از تولیدکنندگان و صنوف مختلف با امضای طوماری خواستار اشغال

   سفارت چین توسط حرکت خودجوش دانشجویی و قطع رابطه با این کشور شدند!


- در چنین روزی نماینده دیگری گفته بود : تسخیر سفارت انگلیس در حمایت از مردم این

   کشور بود . عده ای از خودجوش ها به وی گفتند : حاجی! نمیشه هر هفته از یکی از

   ملل مظلوم جهان حمایت کنیم ؟!


- در چنین روزهایی روح دایی جان ناپلئون در همه جا به وفور رویت می شد. بطوریکه حتی

 قرمزهای پایتخت اعلام کردند اسنادی از رابطه عزیز محمدی (عامل باخت اخیرشان) با

  سفارت در دست دارند و آبی ها هم اعلام کردند مدارکی در دست دارند که ثابت

  می کند استعمار پیر در ۶ تایی شدنشان در سال ۵۲ دست داشته است !